بروز رسانی بهمن ۱ام, ۱۳۹۹ ۳:۳۴ بعد از ظهر
فروردین ۱۸, ۱۳۹۵ admin مقالات 0
روشن تر از ستاره
روشن ترین آیینه ام ای بهتریـن ترانــــه ام ای تکیه گـــاه گریه ام گریه بی بهانه ام
ابریشم نوازشــی باران خوب داستان هــــا ای از تبار عـــاطفه دریای تلخ غصه ها
روشنتر از ستـاره ای در شام تــار بی کسی
گل میدهد در دست تـو شاخه سبز اطلسی
من ازگذشتن سبز تــو با بوی گل همــخانه ام با من بگو ازغصه ات بگذارسر بر شانـه ام
ای مـــادرم آیینه ام سر تا به پا میخواهمــت
درهرشکفتن هرخزان چون یک غزل میخوانمت
بانـوی خـوب شعر من ای برترین المــاسها ای خنده های روشنت آواز بهتر یـاسها
ای کوه ساکت و صبور ای گریه ات بغض زمین از پشت اشک آیینه باغ بهارم را ببیــن
ای مـــادرم آیینه ام سر تا به پا میخواهمــت
درهرشکفتن هرخزان چون یک غزل میخوانمت
تو جهان ی بزرگ ما هر کی یه سازی می زنه
فرهاد یه کوه رو می کنه ، شیرین دلش رو می شکنه
مجنون تموم عمرشو ، اسیر لیلی می مونه
لیلی همش از رفتن و جدایی آواز می خونه
زمونه مون زمونه ی مجنون های قلابیه
به چشـم لیلی های شهر ، لنزهای سبز و آبیه
فرهاد کوه کن دیگه نیست شیرین به تلخی می زنه
عاشقی از مد افتاده ، عهدها یه روزه می شکنه
(عهدها یه روزه می شکنه)
یکی لیلی یکی مجنون ، یکی شادمان یکی داغون
یکی فرهاد یکی شیرین ، یکی شاد یکی غمگین
یکی لیلی یکی مجنون ، یکی شادمان یکی داغون
یکی فرهاد یکی شیرین یکی شاد یکی غمگین
هر کی یه سازی می زنه کی می دونه چاره چیه
قلب ها تمام سنگی شدن کی می دونه کی به کیه
وقتی یکی واسه دلش تو بارون آواز بخونه
تمام بهش می خندن می گن دیوونه است دیوونه
هر کی واسه یه دلخوشی از صبح تا شب جون می کنه
یه فردی عاشق می شه یکی دلا رو می شکنه
یکی می گه که عاشقی تنها یه داستان است تو کتاب
اون یکی چشم می بنده عشقشو می بینه تو خواب
(می بینه تو خواب)
یکی لیلی یکی مجنون یکی شادمان یکی داغون
یکی فرهاد یکی شیرین یکی شاد یکی غمگین
یکی لیلی یکی مجنون یکی شادمان یکی داغون
یکی فرهاد یکی شیرین یکی شاد یکی غمگین
لالا لا لا ، چه دلگیرم چه نومید
نه ماه از تو خـبر داره نه خورشید
لالا لا لا ، چه سازم با دل تنگ
که دستی ساقه ی یاس منو چید
نمی شه باغ بی شبنم بخوابه
نمی شه چشم تو بی بخوابه
تو بیداری و شب از غصه بیدار
لالا کن تا ستاره هم بخوابه
لالایی کن لالایی ، لالایی
لالایی کن ، لالایی لالایی
لالا لا لا خزون نو دمیده
بهار از من گل از گلدون بریده
نمی دونم کجایی لاله ی من
که عطرت هست و رنگت ناپدیده
لالایی کن لالایی ، لالایی
لالایی کن ، لالایی لالایی
لالا لا لا نمی سوزه چراغم
دلم تنگه گل غمگین با غم
لالا لا لا تمام با من غریبن
لالا تنها تو می گیری سراغم
لالا کن لاله ی غمگین رها شو
عروس باغ سبز داستان ها شو
دل آیینه با جهان غریبه
بخواب آروم از جهان جدا شو
لالایی کن لالایی ، لالایی
لالایی کن ، لالایی لالایی
لالایی کن لالایی ، لالایی
لالایی کن ، لالایی ، لالایی
دارم ناراحتی جانکاهی شب های تیرگی ، دور از رخ ماهی
نه یار و نه همراهی ، جز قطره ی اشکی جز شعله ی آهی
با سوز دوستی چه نماید دل ، چه نماید دل ، چه نماید دل
با آتش حسرت چه نماید دل چه نماید دل ، چه نماید دل
می سوزم و می نالم با حال تباهی
نابرده نصیبی ناکرده گناهی
ای آسان جان ، چاره ی من کن ، چاره ی من کن
به پیامی ، به نگاهی ، بر دل زارم ای شب ، تو گواهی
دارم غـم جانکاهی شب های سیاهی ، دور از رخ ماهی
نه یار نه همراهی جز قطره ی اشکی جز شعله ی آهی
با سوز مهربانی چه نماید دل ، چه نماید دل ، چه نماید دل
با آتش حسرت چه نماید دل ، چه نماید دل چه نماید دل
می سوزم می نالم با حال تباهی
نابرده نصیبی ناکرده گناهی
ای آسان جان ، چاره ی من کن ، چاره ی من کن
به پیامی ، به نگاهی بر دل زارم ای شب ، تو گواهی
وقتی تنها تو رو دارم ، تو رو تنها نمی ذارم
اگه اسم تو نباشه ، رو زمین پا نمی ذارم
اسم تو ترانه ی ما زیر گنبد کبوده
داستان ی کودکیامون یکی بود یکی نبوده
گل گلخونه ی مولا ، وطن غریب و تنها
کاش می شد به پات بریزم تمام ی گلای جهان
برا پیدا کردن تو ، تمام ی گلا رو چیدم
اسمای زیبا و گفتم ، تا به اسم تو رسیدم
اسمتو نفس کشیدم زیر آوار تماشا
به هوای تو رسیدم به دقیقه های جهان
اسمتو نفس کشیدم زیر خاک خیس خونه
گریه کردم ، گریه کردم واسه نخلای جوونت
گریه کردم گریه کردم واسه نخلای جوونت
وقتی تنها تو رو دارم ، تو رو تنها نمی ذارم
می شه بارون شد و صحرا رو عاشق کرد
می شه آفتـاب شد و فردا رو عاشق کرد
تو شبایی که دریا رنگ ناراحتی داره
می شه ماهی شد شبا رو عاشق کرد
می شه ماهی شد دریا رو عاشق کرد
آخه بی عشق جهان سوت و کوره
دلت تو سینه است ولی خیلی دوره
اگه دورت شلوناراحتی باشه انگار
دلت دنبال یه سنگ صبوره
دلت دنبال یه سنگ صبوره
درسته عشق چشـم انتظاری
ولی بی عشق ، بازم بی قراری
تمام جهان اگه مال تو باشه
بازم حس می کنی چیزی نداری
خدا با ما قرار عاشقی بست
قراری را که با ما بست نشکست
اگه پای قرارت هستی امروز
هنوزم فرصت عاشق شدن هست
هنوزم فرصت عاشق شدن هست
هر که با نفسی ماند و تو تنها ماندی
تو فقط ماندی
دل تو پیش فردی ماند تو تنها ماندی
تو تنها ماندی
مثل مهتاب که در خلوت شب می تابد
یا که چشـم ی که به تاریکی شب می تابد
شوق فریادرسی ماند و تو تنها ماندی
تو تنها ماندی
هر که با نفسی ماند و تو فقط ماندی
تو تنها ماندی
دل تو پیش کسی ماند و تو تنها ماندی
تو تنها ماندی
دیدی ای سوخته جان ، موج به دریا برگشت
دل سودا زده از خلوت رویا برگشت
پیش پا خار و خسی ماند تو فقط ماندی
تو تنها ماندی
دیدی ای سوخته جان ، موج به دریا برگشت
دل سودا زده از خلوت رویا برگشت
پیش پا خار و خسی ماند و تو تنها ماندی
تو فقط ماندی
تمام رفتند که از عشق بگیرند نشان
دل تو پیش کسی ماند و تو تنها ماندی
تو تنها ماندی
هر که با هم نفسی ماند تو تنها ماندی
تو فقط ماندی
دل تو پیش فردی ماند تو فقط ماندی
تو تنها ماندی
مثل مهتاب که در خلوت شب می تابد
یا که چشم ی که به تاریکی شب می تابد
شوق فریادرسی ماند و تو تنها ماندی
تو تنها ماندی
کاشکی چشم ای قشنگ ی که داری منو از داستان ها بیرون نمی کرد
دست جهان رو تو دستم نمی ذاشت دلمو مثل دلت خون نمی کرد
اگه حتی نوش دارو هم باشه جهت زخم داستان مرهم می رسه
اولش عاشقا دورن ، آخرش دستاشون به دستای هم می رسه
عاشقای داستان تنها می مونن اما داستان آخرش رسیدنه
اون جا خوشبختی عاشقیه ، این جا جون نماید ن و دویدنه
کاشکی این دفعه ی آخرم باشه ، پامو از داستان ها بیرون می ذارم
آخه من رفیق ندارم بهت بگم واسه ی دلخوشی هام رفیق دارم
کاشکی این دفعه ی آخرم باشه کاشکی این حادثه باورم بیاد
پامو از داستان ها بیرون بذارم حقمه هر چی بگن سرم بیاد
کاشکی چشم ای قشنگ ی که داری ، منو از داستان ها بیرون نمی کرد
دست جهان رو تو دستم نمی ذاشت ، دلمو مثل دلت خون نمی کرد
اگه حتی نوش دارو باشه جهت زخم داستان مرهم می رسه
اولش عاشقا دورن آخرش دستاشون به دستای می رسه
یه اسم آسان ام مثل اسم تموم آدم ا
یه دل بریده از همه ، یک دل شکسته ی شما
یه اسم آسان ام ولی یه روح مهربون دارم
زمان ی کنارت می شینم ، حس می کنم جنون دارم
نه با مجوز عاشقم ، نه با اشاره آشنا
تنها یه اسم آسان ام ، فقط یه بنده ی خدا
نه با مجوز عاشقم ، نه با اشاره آشنا
فقط یه اسم آسان ام ، تنها یه بنده ی خدا
منو به اسم دیگرم منو به اسم شب بخون
دقیقه هامو تازه کن شعرامو زیر لب بخون
عاشقتم ولی صدام مثل ولوم آدم است
رفیق دارم بهم بگو انتها عاشقی کجاست
قلبمو دستم می گیرم اما با چشم ای خجل
می خوام که باورت بشه عاشقتم از ته دل
نه با مجوز عاشقم نه با اشاره آشنا
تنها یه اسم آسان ام ، فقط یه بنده ی خدا
نه با اجازه عاشقم ، نه با اشاره آشنا
فقط یه اسم آسان ام ، فقط یه بنده ی خدا
منو به اسم دیگرم ، منو به اسم شب بخون
دقیقه هامو تازه کن ، شعرامو زیر لب بخون
عاشقتم اما صدام مثل ولوم آدم است
رفیق دارم بهم بگو انتها عاشقی کجاست
قلبمو دستم می گیرم ولی با چشم ای خجل
می خوام که باورت بشه عاشقتم از ته دل
نه با اجازه عاشقم نه با اشاره آشنا
تنها یه اسم آسان ام ، تنها یه بنده ی خدا
نه با اجازه عاشقم ، نه با اشاره آشنا
فقط یه اسم آسان ام ، تنها یه بنده ی خدا
تیر ۲۱, ۱۳۹۵ 0
اردیبهشت ۳۱, ۱۳۹۵ 0
اسفند ۱۶, ۱۳۹۴ 0
بهمن ۱۸, ۱۳۹۴ 0
آذر ۱۲, ۱۳۹۹ 0
مرداد ۲۲, ۱۳۹۹ 0
تیر ۲۳, ۱۳۹۸ 0
تیر ۲۰, ۱۳۹۸ 0